راهنما
برنامه ریز و مشاور مالی خانواده

 

هر دوره از زندگي ما خاطره انگيز است و بعضي از اين خاطرات مي تواند خود توشه اي براي آينده باشد. من يکي از اين خاطرات را برايتان تعريف مي کنم:
در دوران دبيرستان رفيقي داشتم که يکي از بچه درسخوانهاي کلاس بود و آنقدر به فيزيک علاقه داشت و در اين باب سخن فرسايي مي کرد که همکلاسيها لقبش را گذاشته بودند "انيشتين". البته اين رفيق ما هم از اين لقب خوشش آمده بود و کم کم باورش شده بود که واقعاً انيشتين زمان است.
بگذريم؛ اينها را گفتم که تا حدي به خصوصيات اين همکلاسي پي ببريد. اما مطلبي که قصد گفتنش را دارم، جمله قصاري است که از او در خاطرم مانده و از آن جملاتي است که واقعاً ارزش بالايي دارد و اگر کسي آنرا بکار گيرد پله هاي موفقيت را سريع طي مي کند. آن جمله چنين است:
 


"اگر با کسي دوست شوم، سعي مي کنم از او چيزي ياد بگيرم. اگر چيزي براي ياد گرفتن در او پيدا نکنم، سعي مي کنم چيزي به او ياد دهم. در غير اينصورت او را رها مي کنم زيرا ادامه رفاقت با او، وقت تلف کردن است."

 

 




ارسال توسط محمد

در ادامه فرمولهايي همراه با ذکر مثال براي تفهيم بيشتر ذکر مي شود. در ابتدا تعاريف:

P : دريافت يا پرداخت در زمان حال
F : دريافت يا پرداخت در زمان آينده
n : مدت ( روز، ماه، سال)
r : نرخ بهره
A : دريافت يا پرداخت يک سري منظم و يکسان
 
مثال 1- ارزش آينده پولي که اکنون در بانک مي گذاريم در 5 سال بعد چه مقدار مي باشد. فرض کنيد مبلغ پول يک ميليون تومان و نرخ بهره 20٪ است.
F=P(1+r)n  = 1,000,000 *(1+0.2)5 = 2,488,320
 
مثال 2- اگر فرض کنيد نرخ بهره 10٪ باشد و سه پيشنهاد به شما داده شود شما کداميک را انتخاب مي کنيد
الف) به شما 50.000 تومان انعام داده شود
ب) به شما 200.000 تومان در 10 سال بعد داده شود
ج) به شما 1.000.000 تومان در 25 سال بعد داده شود
P=F/(1+r)n
 
P1= 50,000
P2= 200,000/*(1+0.1)10 = 77108
P3= 1,000,000/*(1+0.1)25 = 92296

ارزش حال پيشنهاد سوم بيشتر است

 




ارسال توسط محمد

 

آيا به حکمت اعتقاد داريد؟
قرار ملاقاتي داريد، بخاطر اتفاق نامترقبه اي مي دانيد امکان دارد سر قرارتان نرسيد، دچار استرس و دلشوره مي شويد و درونتان ناآرام است. نمي دانيد چه کنيد؟
قصد داريد هر چه سريعتر به قم برويد. فکرتان سخت مشغول است اما سر از کرج در مي آوريد و خبلي دير به قم مي رسيد.
بايد بدهيتان را فردا تصفيه کنيد اما پول به موقع به دستتان نمي رسد.
و غيره و غيره و غيره ....
 
چه مي خواهم بگويم؟ هدف من از نوشتن اين مطالب بي ربط بالا چيست؟ پس ادامه را بخوانيد.
 
مورد اول: فرض کنيد قرار بستن معامله اي را داشته ايد اما نمي شود و فرداي آن روز متوجه مي شويد طرف قرارتان بخاطر بدهکاري فراري شده است.
مورد دوم: وقتي که به طرف قم مي رويد مي فهميد 2 ساعت قبل يک تصادف زنجيره اي عجيب با کلي تلفات اتفاق افتاده است.
مورد سوم: دو روز بعد پولي بدستتان مي رسد و همزمان يک فرصت طلايي براي يک معامله نان و آبدار برايتان پيش مي آيد. از سودي که بدست مي آوريد نه تنها بدهيتان را پرداخت مي کنيد بلکه چيزي هم برايتان باقي مي ماند.
 
 

بله هر اتفاقي برايتان مي افتد شک نکنيد که حکمتي در آن است که شايد هيچوقت آنرا نفهميد.

من خودم اين موضوع را حتي در مسائل ماليم بسط داده ام و وقتي آين آگاهي را به همراه آن "کلمات قدرتمند راز" بکار مي گيرم اثر فوق العاده مثبتي بر روح و روانم مي گذارد.

 

 




ارسال توسط محمد

 بله رفقا هر انساني که پا به اين دنيا مي گذارد براي انجام کاري مي باشد. هر کدام از ما براي انجام کار خاصي بدنيا آمده ايم و بزرگي و عظمت اين کار  بستگي به ميزان ظرفيت سازي ما تا روز موعود دارد. مثال ملموس بزنم.  استيو جابز شايد نبه اين خاطر بدنيا آمد که انقلابي در تکنولوژي IT به راه اندازد يا آقاي عنبران شايد به اين خاطر بدنيا آمد که موجب ارتقاي رفاه جمع زيادي از مردم باشد.

خود شما هم مطمئن باشد راز تولدتان را روزي کشف خواهيد کرد.....

 




ارسال توسط محمد

سالها پيش که تلويزيون برنامه هاي درست و حسابي نداشت من يک مدتي جذب برنامه هاي راديو خصوصاً داستان شب شدم. يکي از اين داستانها که بخاطر محتواي آن هنوز در ذهنم مانده برايتان خلاصه آنرا تعريف مي کنم:

باقي داستان را در ادامه مطلب بخوانيد




ادامه مطلب...
ارسال توسط محمد

 

در واقع با اين طرز محاسبه نه 2٪ بلکه حدود 4٪ يعني دو برابر از شما سود گرفته اند. چگونه؟
ببينيد در انتهاي ماه اول شما بايد 100.000 تومان بعلاوه 2٪، يک ميليون که مي شود 20.000 تومان که جمعاً مي شود 120.000 تومان بپردازيد. در انتهاي ماه دوم شما بايد 100.000 تومان بعلاوه 2٪، باقيمانده کل بدهي که 900.000 تومان است که مي شود 18.000 تومان که جمعاً مي شود 118000 تومان بپردازيد. در انتهاي ماه سوم شما بايد 100.000 تومان بعلاوه 2٪، باقيمانده کل بدهي که 800.000 تومان است که مي شود 16.000 تومان که جمعاً مي شود 116.000 تومان بپردازيد و همينطور ادامه دهيد تا ماه دهم که از ماه چهارم به بعد 114000 ، 112000 ، 110000 و ...
وقتي حساب کنيد سودي که مي بايست بدهيد معادل 110.000 تومان است و نه 200.000 تومان و اين 90.000 تومان بخاطر ندانستن از جيب مبارک رفته است
 

                                                                                      

 
 
در قسمتهاي بعدي من فرمولهاي کاربردي همراه با ذکر مثال را برايتان شرح خواهم داد

 

 




ارسال توسط محمد

نکته اي را از يکي از کتابها خوزه سيلوا خواندم که چنين است:


1- اگر از چيزي حوشت نيامد از آن دوري کن

2- اگر از چيزي حوشت نيامد و نميتواني از آن دوري کني آن را تغيير بده

3- اگر از چيزي حوشت نيامد و نميتواني از آن دوري کني و نيز نمي تواني آن را تغيير دهي، خودت را تغيير بده




ارسال توسط محمد

 

در روز هاي آينده سلسله مطالبي را عرضه خواهم کرد که مي تواند کمکي باشد در افزايش سواد مالي شما عزيزان.
با مثالي مطلب را ادامه مي دهم. شايد تاکنون حداقل يک بار در عمرتان کالاي قسطي خريده ايد، که با يک فرمول من درآوردي بازاري ميزان سود را محاسبه مي کنند و برايتان قسط مي بندند.
خود من تا به حال فقط يکبار کالاي قسطي خريدم و بعد وقتي فهميدم چه کلاه گشادي سرم رفته است ديگر اگر سرم هم برود سراغ کالاي قسطي نخواهم رفت. اما قضيه چه بود برايتان تشريح مي کنم.
ببينيد شما مي رويد بازار بطور مثال کالايي مي خواهيد بخريد به مبلغ يک ميليون تومان 10 ماهه با نرخ سود ماهانه 2٪. حالا قسط هر ماه چقدر خواهد شد؟
براساس فرمول من درآوردي بازار: 10 ماه با ماهي 2٪ مي شود 20٪ سود، که براي يک ميليون تومان مي شود 200 هزار تومان سود. کل مبلغ خواهد شد 1.200.000 تومان که مي شود به عبارتي ماهي 120.000 قسط قابل پرداخت.
حالا شما بگوييد کجاي کار مي لنگد و بنابه گفته من کلاه برداري چگونه بوده است؟

 




ارسال توسط محمد

 

چند سال قبل در جايي خواندم که از راکفلر پرسيدند اگر کل ثروت تو را از تو بگيرند دوباره مي تواني اين ثروت را احيا کني. جواب داد اگر همه دارايي مرا از من بگيرند و فقط 100 دلار به من بدهند و مرا در جنگلهاي آمازون تک و تنها رها کنند ظرف يک سال ثروت فعليم را دوباره بدست مي آورم.
تا مدتها در اين انديشه بودم که اين آدم روي چه حسابي اين حرف را زده است، مگر مي شود، آنهم يک قرن قبل. تصور کنيد يک آدم يک لا قبا را در عقب مانده ترين بخش جهان رها کنند و او بتواند از همان محيط درآمد هنگفتي در بياورد، آنهم ظرف يکسال. مگر مي شود.
اينها در چند سال در ذهنم چرخ مي خورد و جوابي براي آن پيدا نمي کردم تا اينکه چند روز قبل در جايي مطلبي خواندم که روي سنگ قبر راکفلر اين جملات حک شده است:
 
زودتر از ديگران مطلع شدم
زودتر از ديگران تصميم گرفتم    
وقتي تصميم گرفتم چشمم را بستم و عمل کردم
                                     
بله به جواب سئوالم رسيدم. فرقي نمي کند در کجا و در چه محيطي هستي. چشمهايت را خوب باز کن، بعد مي بيني آنقدر امکانات درآمدزا دور و برت ريخته که غرق تعجب مي شوي و از آن عجيب تر آنکه مي بيني کسي به آنها توجه نمي کند و خودت هم تا ديروز يکي از آنها بوده اي.

 




ارسال توسط محمد

 

خداوند جانوري خلق کرده به نام آفتاب پرست، اين جانور در استتار کامل هم خود را از حمله جانوران ديگر ايمن مي کند و هم خيلي راحت به شکار مي پردازد.
استتار يعني چي؟
يعني با محيط سازگار شدن با محيط همگام شدن
درسي که مي توان گرفت اين است که ما نيز مي بايست براي دوري از خطرات و صيد فرصتها با محيط همگام و سازگار شويم. اين سازگاري چيزي نيست جز درک روند آن. آفتاب پرست را ببنيد چه راحت تمام نقشه هاي پس زمينه اش را شبيه سازي مي کند. البته خداوند اين نيرو را در غريزه اين جانور حک کرده است. ما هم بايد با مطالعه بازار و درک روند آن، نقشه بازار را در ذهنمان حک کنيم و اين حک کردن منجر مي شود به درک کردن که نتيجه آن دوري از خطرات و صيد فرصتهاست.

 




ارسال توسط محمد
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 98
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 533
بازدید ماه : 904
بازدید کل : 36627
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 84
تعداد آنلاین : 1

free counters
این سایت را حمایت می کنم